اولین استخر ماتیار
سلامی دوباره و سرشار از عشق به زندگی و همه ی کسایی که عاشق زندگی هستند ، امروز بعد از ماه ها مشغله کاری و روزمرگی دلم تنگ شد برای نوشتن، صبح زیبای امروز حال هوای بهاری داشتم تا یه صبح زمستانی ، باران زمین شمالی رو زنده کرده بود ولی از طرفی آسمان آفتابی صاف با ابرای آبی لاجوردی و بوی علف های خیس خورده حس تازگی بهم می داد، صبح های شمال رو دوست دارم بوی درخت های پرتقال، بوی شالیزار بوی خاک همه و همه... بعد از 5 ماه مجدد رفتم دانشگاه که کارای فارغ التحصیلیم انجام بدم همه چیز سر جای خودش بود ولی انگار سال ها دور بودم از اون محیط ، دلم برای همه تنگ شده بود حتی برای نگهبان ، کلا خیلی وقت ها دلتنگ عمری می شم که مثل برق و باد می گذره ،...
نویسنده :
سمیرا
20:36